The average rating for Fausto based on 2 reviews is 4.5 stars.
Review # 1 was written on 2013-06-17 00:00:00 Vonney Lancaster [I highly recommend Kaufmann's edition. It has the original German, and his fine translation (which I frequently had to turn to for help) on the facing pages. Plus, he includes a finely written, if a bit fawning, introduction. (hide spoiler)] |
Review # 2 was written on 2009-03-24 00:00:00 Robert Statsinger Faust, Johann Wolfgang von Goethe Faust is a tragic play in two parts by Johann Wolfgang von Goethe, usually known in English as Faust, Part One and Faust, Part Two. Although rarely staged in its entirety, it is the play with the largest audience numbers on German-language stages. Faust is considered by many to be Goethe's magnum opus and the greatest work of German literature. عنوانها: فاوست؛ تراژدی فاوست و زندگینامه یوهان ولفگانگ فن گوته؛ نویسنده: گوته؛ تاریخ نخستین خوانش: یازدهم ماه آوریل سال 1991میلادی؛ بار دیگر سال 2003میلادی اصل این اثر، دو بار از فرانسه به فارسی ترجمه شده است؛ جناب «اسدالله مبشری»، از ترجمه ژرار دونروال؛ تهران، آگاه، 1363هجری خورشیدی؛ و بعدها روانشاد «محمود اعتمادزاده، م. به آذین»، که مورد اخیر توسط «انتشارات نیلوفر» در سال 1376هجری خورشیدی به چاپ رسیده است؛ و چاپ ششم آن در سال 1392هجری خورشیدی منتشر شده است؛ در سال 1363هجری خورشیدی نیز جناب «حسن شهباز» ترجمه، و در انتشارات علمی منتشر کرده است؛ جناب «سعید جوزی» نیز ترجمه خویش از متن آلمانی را، در تهران، انتشارات «گل آذین» در سال 1395هجری خورشیدی و در 700ص، منتشر کرده است.؛ گوته نابغه ای بودند، کلامشان انباشته از خیال و صنعت تشبیه است، در ورای پرچین خیال و باغ تصور این فراموشکار جای دارد، شگفت انگیز و اندیشه ای نجیبانه، و به دور از تعصب است بخش نخست با مقدمه ای در باب بهشت آغاز میشود؛ خداوند بنا به خواهش شیطان، به او اجازه میدهد، تا درستی و راستی «فاوست»، خدمتگزار خدا را آزمایش نماید؛ «مفیستوفلس» با «فاوست» سالخورده، معامله ای میکند؛ اگر «فاوست» برای یک لحظه با این معامله موافقت کند، روح از تنش پرواز خواهد کرد؛ «فاوست» جوان میشود، و با «مفیستوفلس» به مسافرت میپردازد، تا از تمام لذایذ زمینی برخوردار گردد؛ در زمین عاشق دختر ساده ای به نام «مارگارت» میشود، سپس به او خیانت میکند، و باعث سقوط و مرگ او میگردد؛ «مفیستوفلس» گمان میکند، که روح «مارگارت» را اسیر خواهد کرد، ولی صفای عشق او، نسبت به «فاوست»، و امتناع او از نجات یافتن از چنگال مرگ، سبب نجاتش میشود؛ بخش نخست نمایش به پایان میرسد، ولی «فاوست» هنوز در دنیای شهوات و هوسها، آن لحظه ی پرشکوه هستی را که در آرزوی به چنگ آوردنش میباشد، نیافته است در بخش دوم «فاوست»، که مربوط به زندگی عادی، و زیبایی طبیعی است، شعر فلسفی ژرفی سروده شده، که شباهت کمتری به قسمت نخست دارد؛ «فاوست» در این قسمت همه ی تواناییهای دنیوی، و معنوی را میآزماید، و هنوز آن لحظه ای را، که مشتاقانه در جستجویش است، حتی در عشق «هلنِ» «تروا» نیز نمییابد؛ «مفیستوفلس» تقریباً از انجام معامله اش نومید شده است؛ سرانجام «فاوست» خسته و سیر، از گشت و گذار، دوباره مرد سالخورده ای میشود؛ و علاقمند میگردد، که اراضی دریا را دوباره آباد کند؛ این نقشه در نظر او کار کوچکی مینماید، و حال آنکه فواید بیشماری برای تعداد بسیاری از مردمان دربردارد؛ در اینجا «فاوست» با تعجب میبیند، که اینکار اجتماعی، خوشحالی ژرف و حقیقی را، به او ارزانی داشته است؛ این انگیزه چنان شریف است، که «مفیستوفلس» سرانجام از به چنگ آوردن روح «فاوست»، همانند روح «مارگارتِ بیچاره» در بخش نخست داستان، محروم میشود آغاز نقل از متن: در آغاز کلمه بود؟... نه! روح بود؟...؛ نه...؛ در آغاز عمل بود!...؛ پایان نقل از متن تاریخ بهنگام رسانی 12/06/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی |
CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!