The average rating for Where the Red Fern Grows: Grades 7-8 based on 2 reviews is 3 stars.
Review # 1 was written on 2014-06-22 00:00:00 Henry Victor OK, I'll admit it: I freakin' hate the Newbery Medal. Any time I see it on the cover of a book, I'm 98.5% sure it sucks. All of the books that have been given this "honor" seem to have been written with the intent of teaching kids some crappy history lesson. There's no magic or mystery to any of them...reading these books is akin to eating dry toast when you know damned well you could cover the bread with butter, cinnamon, and sugar. I mean, if you really want to martyr yourself, do it creatively, like St. Agatha, who got her breasts cut off. Otherwise, sit back, relax, and enjoy life, because nobody wants to hear your whining. I digress. The point of this rant is that there is a major exception to my "I Hate Newbery Rule," and it's this book. The idea of two kids hiding out in The Metropolitan Museum of Art is so brilliant, it sends me running running to the stereo to do a wild, naked dance to The Muffs's version of KIDS IN AMERICA. I love Claudia's obsession with art and mystery, as well as Jamie's passion for gambling. And the siblings' interplay just can't be beat. Snappy dialogue, brilliant plot, evocative subject...what was the Newbery panel thinking when they awarded this book its highest honor? |
Review # 2 was written on 2015-05-20 00:00:00 Joe Ragano From the mixed-up files of Mrs. Basil E. Frankweiler, E.L. Konigsburg Twelve-year-old Claudia Kincaid decides to run away from her home in suburban Connecticut, because she thinks her parents do not appreciate her and she doesn't like it. She takes refuge in the Metropolitan Museum of Art (the Met) in New York City, with her brother Jamie. She chooses Jamie as her companion partly because he has saved all his money. With the help of an unused adult train fare card that she found in a wastebasket, Claudia finds a way to get to the museum for free using the commuter train and a very long walk. تاریخ نخستین خوانش روز بیست و سوم ماه نوامبر سال 2009میلادی عنوان: فرار به موزه نيويورک؛ نویسنده: ای.ال کنیگزبرگ؛ مترجم شهره نورصالحی؛ ویراستار فریبا نباتی؛ تهران، پیدایش، 1387، در 216ص، شابک 9789643495459؛ موضوع داستانهای نویسندگان امریکایی - سده 20م داستان دختر دوازده ساله ای به نام «کلودیا» است؛ که با خانواده اش در حومه ی شهر «نیویورک» زندگی میکنند؛ «کلودیا» که فرزند ارشد، و تنها دختر خانواده است، به علت بیتوجهی خانواده، و یکنواختی زندگیش، تصمیم میگیرد، با برادر نه ساله اش «جیمی»، به موزه ی «نیویورک» فرار کنند؛ او فکر همه چیز را کرده است، هزینه رفت و آمد، خوراکی، و جایی برای ماندن؛ «کلودیا» و «جیمی» نزدیک یک هفته، در موزه میمانند، روزها میان جمعیت، به عنوان گردشگر موزه، از بخشهای گوناگون آن، دیدن میکنند؛ و شبها، با پنهان شدن در گوشه ای، شب را به صبح میرسانند؛ روزی، هنگام گردش در موزه، متوجه مجسمه ای شصت سانتی، به نام فرشته میشوند، که مردمان، برای دیدن آن، صف بسته اند؛ آنها پی میبرند، کارشناسان موزه، در پی هویت سازنده ی مجسمه، هستند، و عده ای باور دارند، که آن مجسمه، ساخته ی دست «میکل آنژ» است؛ کشف هویت سازنده ی مجسمه، همان چیزی است، که «کلودیا» میخواهد؛ «کلودیا»، نیاز به تغییر دارد، دلش میخواهد، قهرمان شود، و فرارش از خانه، به یک دردی بخورد؛ «کلودیا» و «جیمی»، تصمیم میگیرند، هر طور شده، راز مجسمه را، کشف کنند، و بفهمند، چه کسی واقعا، سازنده ی مجسمه، بوده است؛ در پایان داستان «کلودیا» و «جیمی»، نزد خانم «فرانک وایلر»، صاحب پیشین مجسمه، میروند، تا راز مجسمه را، کشف کنند، و خانم «فرانک وایلر»، به آنها اطمینان میدهد، «میکل آنژ»، سازنده ی مجسمه است؛ اما از آنها قول میگیرد، این راز، تا پس از مرگش، نباید برملا شود؛ حالا «کلودیا»، وقتی به خانه برگردد، یک راز دارد، چیزی که او را، با پیش از فرارش، متمایز میکند؛ حالا دیگر لازم نیست، «کلودیا» مثل یک قهرمان، به خانه برگردد؛ همین که خودش میداند قهرمان است؛ کافی است؛ تاریخ بهنگام رسانی 13/11/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی |
CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!