Wonder Club world wonders pyramid logo
×

Reviews for Searching for Yourself

 Searching for Yourself magazine reviews

The average rating for Searching for Yourself based on 2 reviews is 3.5 stars.has a rating of 3.5 stars

Review # 1 was written on 2019-01-24 00:00:00
2002was given a rating of 3 stars Robert Janey
The Glass Menagerie, Tennessee Williams The Glass Menagerie is a memory play by Tennessee Williams that premiered in 1944 and catapulted Williams from obscurity to fame. The play has strong autobiographical elements, featuring characters based on its author, his histrionic mother, and his mentally fragile sister Laura. In writing the play, Williams drew on an earlier short story, as well as a screenplay he had written under the title of The Gentleman Caller. The play is introduced to the audience by Tom, the narrator and protagonist, as a memory play based on his recollection of his mother Amanda and his sister Laura. Because the play is based on memory, Tom cautions the audience that what they see may not be precisely what happened. Amanda Wingfield, a faded Southern belle of middle age, shares a dingy St. Louis apartment with her son Tom, in his early twenties, and his slightly older sister, Laura. Although she is a survivor and a pragmatist, Amanda yearns for the comforts and admiration she remembers from her days as a fêted debutante. She worries especially about the future of her daughter Laura, a young woman with a limp (an after-effect of a bout of pleurosis) and a tremulous insecurity about the outside world. Tom works in a shoe warehouse doing his best to support the family. He chafes under the banality and boredom of everyday life and struggles to write while spending much of his spare time going to the movies — or so he says — at all hours of the night. Amanda is obsessed with finding a suitor (or, as she puts it, a "gentleman caller") for Laura, her daughter, whose crippling shyness has led her to drop out of both high school and a subsequent secretarial course, and who spends much of her time polishing and arranging her collection of little glass animals. Pressured by his mother to help find a caller for Laura, Tom invites Jim, an acquaintance from work, home for dinner. ... تاریخ نخستین خوانش: ژانویه سال 2000میلادی عنوان: باغ وحش شیشه ای: نویسنده: تنسی ویلیامز؛ مترجم: حمید سمندریان؛ تهران، امیرخانی، 1378؛ در 145ص؛ شابک ایکس - 964921397؛ چاپ دیگر تهران، نردبام، 1383؛ شابک ایکس - 964960023؛ موضوع نمایشنامه های نویسندگان ایالات متحده آمریکا - سده 20م عنوان: باغ وحش شیشه ای (نمایشنامه در هفت پرده): نویسنده: تنسی ویلیامز؛ مترجم: مرجان بهت مینو؛ کرج، مینو، 1381؛ در 112ص؛ شابک9647487010؛ چاپ دوم 1382؛ چاپ سوم 1383؛ پنجم 1387؛ ششم 1392؛ عنوان: باغ وحش شیشه ای: نویسنده: تنسی ویلیامز؛ مترجم: خاکسار هرسینی؛ تهران، افراز، 1386؛ در 160ص؛ شابک 9647640307؛ چاپ سوم سال1389؛ شابک 9789647640305؛ چاپ چهارم 1390؛ چاپ هشتم 1395؛ در 158ص؛ عنوان: باغ وحش شیشه ای: نویسنده: تنسی ویلیامز؛ مترجم: مهدی فروغ؛ تهران، علمی فرهنگی، 1395؛ در یازده و 96ص؛ شابک9786004360425؛ تنسی ویلیامز، در تحلیل شخصیت «آماندا»، میگویند: (دوزخ در واقع خودِ آدمی‌ست، و تنها راه رهایی از آن از خود گذشتگی، و مراقبت از دیگران است؛ و در مورد «تام»: زمانی هست که آدم باید برود، حتی اگر مقصدش نامعلوم باشد؛ و در مورد «لورا»: شخصیت‌های ‌شکننده و منزوی که از زندگی هراس دارند، در باطن قوی‌ترین آدم‌ها ‌هستند)؛ پایان نقل در باغ‌ وحش شیشه‌ ای هیچکس نمی‌بیند؛ همه، گویی در رویا گام برمی‌‌دارند، و تماس خود را با واقعیت تلخ پیرامون، از دست داده اند…؛ حتی «جیم» هم در توهم زندگی می‌‌کند؛ جایی در داستان، جیم می‌‌گوید: «تک‌شاخ‌ها ‌خیلی وقت است که منقرض شده‌ اند»؛ و این است حقیقت خانواده‌ ی «وینگفیلد»، حقیقت «تام»، «آماندا» و «لورا»…؛ آنان منقرض شده‌ اند، در انزوای خود به اغما رفته‌ اند، ‌و در خواب گام برمی‌‌دارند…؛ یکی از سمبل‌های ‌سرشناس نمایشنامه، «پلکان اضطراری» خانه است، که در دنیای واقعی، برای خروج اضطراری، از آن استفاده می‌‌شود؛ اما در دنیای شخصیت‌های ‌«باغ وحش شیشه ای»، این پلکان غالباً به عنوان راه ورودی است! ورود اضطراری! پناه بردن به فضای بیمارگونه‌ ی حاکم بر خانواده، با دل‌خوشی‌های ‌دروغین، و حتی مهیب…؛ گریز از هجوم رویاشکن راستی، و پناه بردن به دنیای خیال است نقل از آغاز متن: (صحنه ی یک: آپارتمان خانواده ی «وینگ فیلد» را در شروع صحنه میبینیم؛ در عقب صحنه منظره ی ساختمان بزرگی که مثل کندوی عسل که از مجموعه حفره هایی تشکیل شده است دیده میشود؛ این ساختمان یکی از آن بناهایی است که معمولاً در نقاط پر جمعیت اطراف شهرها یعنی جاهایی که قشر فقیر اجتماع زندگی میکنند، مثل قارچ به سرعت رشد میکند، و ساکنین آن قویترین نیروی نهفته ی جامعه ی آمریکا را تشکیل میدهند؛ آنها مثل ماشین کار میکنند، و عمر خود را به پایان میبرند؛ وقتی پرده بالا میرود، دیوار تیره رنگ و بدقواره ی ساختمانی را که در پشت آپارتمان اجاره ای خانواده ی «وینگ فیلد» قرار دارد را میبینیم؛ و در دو طرف آن دو کوچه ی تنگ و تاریک دیده میشود، و در انتهای این دو کوچه محوطه ی مخوف و غم انگیزی وجود دارد، که در آن طنابهای رختشویی، از چپ و راست کشیده شده، بشکه های زباله، و پله های مشبک فرار از آتش، که متعلق به ساختمان مجاور است دیده میشود؛ در آپارتمان خانواده ی «وینگ فیلد»، در قسمت جلو صحنه، اتاق نشیمن را میبینیم که ضمناً اتاق خواب «لورا» هم هست؛ نیمکتی در گوشه ی اتاق قرار دارد، که حکم تختخواب را هم دارد؛ در عقب صحنه، یعنی وسط اتاق، طاقنمای بزرگی وجود دارد، که پرده ای نازک و رنگ و رو رفته، جلو آن آویزان است؛ اتاق غذاخوری در پشت این پرده قرار دارد؛ در این اتاق چندین عروسک و مجسمه ی شیشه ای کهنه و قدیمی دیده میشوند، و یک تابلوی نقاشی کهنه، از صورت پدر خانواده که روی آن نقاشی شده، به دیوار آویزان است، در این تصویر، پدر کلاه پیاده نظام سربازان جنگ جهانی اول را به سر دارد، و صورتش خندان است؛ «تام» در این نمایشنامه راوی داستان است، او با لباس ملوانان کشتیهای تجاری، از کوچه ی سمت چپ آپارتمان داخل میشود، و آرام آرام به جلو صحنه، آنجا که ایوان پله های فرار از آتش، وجود دارد، میایستد و سیگاری روشن میکند، و رو به تماشاچیان شروع به روایت میکند تام: خانمها و آقایان سلام، میخوام براتون چند چشمه شعبده بازی و نیرنگ نمایش بدم، ولی توجه داشته باشین که من درست برعکس شعبده بازی هستم که توی سیرک نمایش میده، چون که اون مطالب دروغینو براتون به صورت یه حقیقت نمایش میده، ولی من حقیقتو به صورت وهم و خیال درمیآرم.؛ بسیار خوب شروع میکنیم، من الان زمانو به عقب برمیگردونم، برمیگردیم به شرایط بیست سال پیش، که امروزه یه کمی از مد افتاده به نظر میآد؛ موقعیکه طبقه ی عظیم مردم متوسط آمریکا، تو مدرسه ی کورها اسم نوشته بودن، چشاشون نمیدید، یا خودشون نمیخواستن ببینن، فرقی نمیکنه؛ اونا انگشتای خودشونو مثل کورا که روی خط بریل حرکت میدادن، روی مشکلات اقتصادی فشار میدادن؛ توی «اسپانیا» انقلاب شده بود، توی «آمریکا» فقط اختلاف عقیده وجود داشت، و تو «اسپانیا» جنگ و و خونریزی؛ توی «آمریکا» کارگر و کارفرما با هم اختلاف پیدا کرده بودن، و گهگاه تو شهرهایی که معمولاً ساکت بودن، مثل «کلیولاند» و «سنت لوئیس»، کار به جنگ و دعوا کشیده میشد؛ در واقع این بحث اجتماعی این نمایشه (پکی به سیگار میزند، بعد از چند لحظه سکوت ادامه میدهد) آپارتمان خونواده ی ما، در قسمت عقبی یه عمارت خیلی عظیم که مثل کندوی عسل، از یه سری حفره تشکیل شده، قرار داشته؛ این ساختمون یکی از اون عماراتیه که در نقاط پر جمعیت اطراف شهرها و جاهایی که طبقات فقیر جامعه زندگی میکنن، مثل زگیل پهلوی هم دیگه قرار گرفته بودن ساکنین این ساختمونا قویترین نیروی نهفته ی جامعه شناسی آمریکا رو تشکیل میدادن.؛ اونا آدمکهایی بی اراده و ماشینی هستن که برای اینکه زندگیشون به پایان برسه کار میکنن آپارتمان ما روبروی یه کوچه ی تنگ و تاریک بود.؛ طنابای رختشویی از چپ و راست داخل کوچه کشیده شده بود.؛ بشکه های زباله و پله های مشبک فرار از آتش این نمایش یه خاطره اس، خاطره ی من، تام وینگ فیلد، نمایشی است احساساتی و تصوری نه حقیقی مثل نوای آروم موسیقی. توی این نمایش من، هم گوینده هستم هم یکی از اشخاص بازی، بازیکنان این نمایش یکی مادرم آماندا وینگ فیلد و یکی دیگه خواهرم لورا وینگ فیلد هستن و یه آقایی که مهمون ماست و صحنه ی آخر نمایش صداشو میشنوید. اون تنها شخصیت واقعی این نمایش و نماینده ی دنیاییه که من و دیگرون از اون جدا هستیم، ولی چون من شاعر هستم و به تشبیه و نمونه علاقه دارم، از وجود این شخص هم به عنوان نمونه استفاده میکنم اون نماینده ی چیزیه که توی زندگی، خودشو خیلی دیر نشون میده و ما همیشه در انتظار اون زندگی میکنیم توی این نمایش شخص پنجمی هم هست، که اصلاً حضور نداره، فقط عکسش، که از اندازه ی طبیعی بزرگتره، به دیوار اتاق نشیمن نصبه؛ اون پدر ماست که خیلی وقت پیش اینجا بود؛ پدر تلفنچی بود، و از بس با نقاط دوردست تماس گرفت، خودشم به نقاط دوردست کشیده شد؛ از کارش تو تلفنخونه استعفا داده، و از این شهر فرار کرده؛ آخرین خبری که از اون رسیده، کارت پستالی است که از شهر «مازاتلان»، سواحل اقیانوس کبیر، برای ما فرستاده؛ روی کارت فقط دو کلمه نوشته بود: «سلام خداحافظ » آدرسم نداشت؛ پدرم توی اون عکس، لبخند خیلی جذابی بر لب داشت، مثل اینکه پیش خودش میگفت همیشه همینطور میخندم؛ ...؛)؛ پایان نقل تاریخ بهنگام رسانی 18/08/1399هجری خورشیدی؛ 24/06/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Review # 2 was written on 2016-11-15 00:00:00
2002was given a rating of 4 stars Albrecht Weller
Over the course of the last month I have read the classic plays of Tennessee Williams. Williams' first successful play, The Glass Menagerie initially opened in Chicago in the spring of 1944 and then moved to New York three months later. What he dubs a memory play, The Glass Menagerie focuses on a family much like Williams' own family, and hones in on the human emotions that allow a family to function. Containing seven scenes all in one location and four characters, The Glass Menagerie is powerful piece that is still widely read and studied today. It is St Louis in between the two world wars. Amanda Wingfield has been unable to cope with her husband's disappearance of the last sixteen years and has raised her two grown children Tom and Laura essentially on her own. The husband's portrait graces the mantel and despite his abandoning of the family he is held in high regard. All three Wingfields come with baggage stemming from the father's flight, and an outsider would view the family as dysfunctional. Williams presents the family in this light, even noting in the introduction that Laura resembles his sister Rose and Tom could possibly be himself. I believe this is what made the play as effective as it was because Williams wrote what he knew and was able to create deep characters. Amanda in her own way attempts to do what she thinks is best for Tom and Laura, but as they are now grown, she has little authority over them. Tom from a young age took over the role of man of the house and turns over all of his earnings to Amanda. Meanwhile, Amanda desired for Laura to learn to be a typist and for Tom to go into business, but neither lasted long at night school. She thinks highly of both of them while glossing over their faults, leading Tom to want to follow in his father's footsteps while Laura lives in her own world of glass figurines. Because this play takes place in one location and does not contain much action, it was easy to be read and create images of the characters in my mind. I enjoyed the imagery of Amanda as a middle aged southern woman who was once a belle as well as Tom who desired to see the world. Williams talks of the world at large by mentioning the Century of Progress in Chicago as well as the Guernica in Spain. A great world is taking place outside of the apartment and Tom wants to be a part of it in spite of his mother's intentions. Had the play contained more characters, interactions, and locations, it would not have lended itself to be read rather than viewed. It is in this regard that Williams timeless works remain accessible. I have enjoyed my close study of Tennessee Williams plays. I visited with the Kowalskis of New Orleans, the Moffits of Memphis, and now the Wingfields of St Louis. I have found it refreshing to read plays because one gets to know characters in a manner much more intimately than over the course of a long book full of action. Williams' plays run the gamut of human emotions and often contain both exhilaration and despondency from the same characters in the same play. Reading these short yet powerful plays, it is easy to root personae on as their emotions run the entire spectrum. After reading these three plays in close proximity of each other, I see how Williams' characters have remained timeless even fifty years later. I encourage others to pick a playwright and read many of their works to see how emotions and themes repeat themselves across time and place. For this memory play, I rate The Glass Menagerie 4.5 bright stars.


Click here to write your own review.


Login

  |  

Complaints

  |  

Blog

  |  

Games

  |  

Digital Media

  |  

Souls

  |  

Obituary

  |  

Contact Us

  |  

FAQ

CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!