Reviews for Martin Eden

The average rating for Martin Eden based on 2 reviews is 4.5 stars.

Review # 1 was written on 2010-10-07 00:00:00 Gary Reed (757 From 1001 Books) - Martin Eden, Jack London Martin Eden is a 1909 novel by American author Jack London about a young proletarian autodidact struggling to become a writer. Living in Oakland at the beginning of the 20th century, Martin Eden struggles to rise above his destitute, proletarian circumstances through an intense and passionate pursuit of self-education, hoping to achieve a place among the literary elite. His principal motivation is his love for Ruth Morse. Because Eden is a rough, uneducated sailor from a working-class background and the Morses are a bourgeois family, a union between them would be impossible unless and until he reached their level of wealth and refinement. Over a period of two years, Eden promises Ruth that success will come, but just before it does, Ruth loses her patience and rejects him in a letter, saying, "if only you had settled down ... and attempted to make something of yourself". By the time Eden attains the favour of the publishers and the bourgeoisie who had shunned him, he has already developed a grudge against them and become jaded by toil and unrequited love. Instead of enjoying his success, he retreats into a quiet indifference, interrupted only to rail mentally against the genteelness of bourgeois society or to donate his new wealth to working-class friends and family. He felt that people did not value him for himself or for his work but only for his fame. The novel ends with Eden's committing suicide by drowning, which contributed to what researcher Clarice Stasz calls the "biographical myth" that Jack London's own death was a suicide. تاریخ نخستین خوانش: روز پنجم ماه دسامبر سال 1984 میلادی عنوان یک: مارتین ایدن، نویسنده: جک لندن؛ مترجم: ا. دوس‍ت‍دار، نشر: تهران: علمی، چاپ نخست سال 1335، چاپ دوم 1347هجری خورشیدی»، در 294ص، شابک ندارد ؛ موضوع داستانهای نویسندگان آمریکایی - سده 20میلادی عنوان دو: مارتین ایدن، نویسنده: جک لندن؛ مترجم: محمدتقی فرامرزی، نشر: تهران: تندر، چاپ نخست 1362، چاپ دوم 1368، هجری خورشیدی؛ در 414ص.؛ شابک ندارد عنوان سه: مارتین ایدن، نویسنده: جک لندن؛ مترجم: محمدتقی فرامرزی، نشر: تهران، دنیای نو، چاپ نخست سال 1387هجری خورشیدی، چاپ دوم نامشخص، چاپ سوم سال ‬1389 هجری خورشیدی، چاپ چهارم سال 1392 هجری خورشیدی، در 494ص.، شابک 9789641720034؛ عنوان چهار: مارتین ایدن، نویسنده: جک لندن؛ مترجم: فریدون حاجتی، نشر: تهران، آرمان، چاپ نخست سال 1354هجری خورشیدی، در 218ص.، مصور.؛ شابک: ندارد عنوان پنج: مارتین ایدن، نویسنده: جک لندن؛ مترجم: فریدون حاجتی، نشر تهران، دبیر، سال 1389 هجری خورشیدی» در 128ص.، شابک 9786005955378؛ نقل از متن: «تو را به خاطر آنچه هستی، آنچه بودی و حتی به خاطر راه­هایی که پیموده­ ای دوست می­دارم»؛ پایان نقل مارتین ایدن، داستانی از زندگی ملوانی از قشر فرودست جامعه است؛ جوانی که از یازده سالگی به دنبال نان دویده، درس را فراموش کرده، به زندگی کارگری خو گرفته، ملوان شده، و نوعی از زندگی بیقید را تجربه کرده، به دریا رفته، و با پول بازگشته، چند ماه در خشکی سپری کرده، و باز سفری دیگر را آغاز کرده، البته آنگاه که پولش ته کشیده است؛ علاقه­ ی بسیار به خواندن کتاب و شعر دارد، هر کتابی را که به دست آورد، می­خواند؛ رویدادی او را با «روت»، دختر یک خانواده از اشراف، آشنا می­کند؛ «مارتین» دل در گرو عشق می­نهد، و تلاش دارد تا پایگاه اجتماعی خویش را دیگر کند؛ جهشی کند از قشر فرودست به فرادست، به همت عشق؛ در این تلاش آموزگارش «روت» است؛ اما روح سرکش «مارتین» را نگارش است، که آرام می­کند؛ می­داند که نویسندگی برای او نان نمی­شود؛ داستان زندگی ادامه می­یابد؛ کار می­کند، و می­خواند، و می­نویسد؛ به دریا باز می­گردد، رختشوی میشود، و به فروش داستانهای خویش می­پردازد؛ بخت اما با او یار نیست؛ با آنارشیستی به نام «برسیدن»، آشنا می­شود، عقایدش، و هدفش نیز تغییر می­کند؛ «برسیدن» او را نصیحت می­کند، که به دریا بازگردد، کار بدانجا می­رسد، که جدایی از «روت» را، از او می­خواهد؛ می­گوید «زنی بزرگ و بی­قید را برگزین، زنی که به زندگی لبخند می­زند، و مرگ را به سخره می­گیرد، و تا جایی که از دستش برآید به عاشقش عشق می­ورزد. چنین زنانی وجود دارند، و تو را، به اندازه­ ی هر یک از این دست پروردگانِ بزدل بورژوازی، خواهند پرستید» ص 348، «برسیدن» او را با گروهی آشنا می­کند، که بی قیدی را، به لذت بورژوا بودن فروخته­ اند؛ مارتین، دیگر همان مارتین سابق نیست، اما همچنان عاشق «روت» است، اما از هر آنچه «بندهای بورژواری» می­خوانند، نفرت دارد «از انسان­هایی که دانش­شان را به گور سپرده ­اند»، و «بدون خواندن یک نقد، یا اصل مطلب، به صرف بودن از طبقه­ ی بالاتر، خود را محق در نظردادن می­دانند»؛ در این گیرودار سخنهایش در یک جمع سوسیالیستی دردسرساز می­شود، و برای مدتی «روت» را از دست می­دهد؛ در همان روزهاست که «برسیدن» هم می­میرد؛ تنها می­ماند، اما بخت دوباره به او روی می­کند، و کتابهایش به فروش می­رسند؛ مارتین منزجر از بورژواها، خود را در آن طبقه می­بیند، دست از نوشتن برمی­دارد؛ اکنون با سئوال بزرگوارتری روبرو شده، و باید پاسخش را بیابد، از خود می­پرسد «انسان­هایی که امروز او را از خود می­دانند، در سال­های فقر و بدبختی او کجا بودند»، و ادامه ی داستان همین پرسش است؛ مارتین ایدن اثر ماندگار «جک لندن» است، شاید خودنوشتی از زندگ خودی ایشان باشد، «جک لندن» این اثر خود را خواسته یا ناخواسته، تقدیم به تمام کارگران می­کند، از دیدگاه او، آن­ها تنها کسانی هستند که «بودن برایشان معنای متفاوت از منفعت دارد، و زندگی را با لذت و در سختی می­گذرانند، ...»؛ تاریخ بهنگام رسانی 26/08/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی

Review # 2 was written on 2009-09-24 00:00:00 Rick Menard This is one of the best books I've ever read. A remarkable attempt by Jack London in dissecting a person's evolution of being as they happen upon the path of enlightenment. Martin Edin (M.E.--a hint at the author's identification with the hero?) is a roughneck sailor who is blinded and transformed by the inner and outer beauty of a woman he meets, but this is just the beginning. Looking into her eyes he caught, "glimpses of the soul, and a glimpse of his own too." His former mode of being had come to an end. Throughout the story his journey is chronicled as an intellectual and moral advance that conducts him from the dark haunts of his former 'cave' of a life, and gives entrance into a world of truth and love that was too white hot in radiance for the sleepy bumps he used to call his eyes. He educates himself through a personal track of reading books (indiscriminately at first, but in time becoming more direct and intentional), and soon he soars above even his erudite peers in his apprehension of philosophy and scientific verities. "And so you arise from mud, Martin Edin,...and you cleanse your eyes in a great brightness, thrusting your shoulders among the stars...and wresting highest heritage from all the powers that be." He mounts to a dizzying height of cultural development and cerebral prowess...yet he ultimately finds himself engulfed in loneliness and emptiness. He had opened the windows of the cramped quarters of his former existence, and having completed his trek of this new world he discovered, he finds that it is hermetically sealed from all outside life and anything that could possibly make him happy again. He had found truth, but lost love...and he finally wrestles with the decision about what to do with it all. His answer will shock you.