The average rating for The Judgments and Orders of the Court of Appeal and High Court of Justice; Chiefly in Refere... based on 2 reviews is 3 stars.
Review # 1 was written on 2013-06-09 00:00:00 Walter Motulski جهان هنری، میدانی است که ساختار آن بر محور تعارض بین کهن کیش های هنری و شورش گران-نوآورانِ هنری قوام یافته است این کتاب تحت عنوان "جامعه شناسی هنر" با ترجمه بسیار خوب از جمال محمدی توسط نشر نی به چاپ رسیده است و در واقع مجموعه مقالاتی از نویسندگان مختلف است که نقش و نگاه جامعه شناختی را در ابعاد مختلف هنر بررسی می کنند. کتاب در حقیقت دو بخش دارد، در بخش اول اندیشه های نظری در حوزه جامعه شناسی هنر مورد بررسی قرار می گیرد و در بخش دوم این مساله بررسی می شود که چگونه می توان از این اندیشه ها برای تحلیل حوزه های مختلف استفاده کرد. فصل اول در این فصل که توسط دیوید انگلیس نگاشته شده است، نگاه به آثار مختلف بررسی می شود، او می نویسد در جوامعی که «نظم اجتماعی و سیاسی» اساسا بر تمایز میان انواع انسان های والاتر و پست تر مبتنی است، تمایزی موازی نیز میان انواع والاتر و پست تر ابژه های معرفت یا لذت زیبایی شناختی پدید می آید فصل دوم در این فصل به نظریه های بسیار مهم «پیر بوردیو» در خصوص میدان های هنری پرداخته می شود او اعتقاد دارد که آثار هنری پیام هایی هستند که کشف و تفسیر رمزگان آن ها نیازمند شناخت قبلی است و تنها جامعه بورژوا توانایی رمزگشایی این آثار را دارد و در حقیقت معنایی که از آثار مستفاد می شود صرفا یک القای اجتماعی است و خود اثر بدون برچسب هایی که توسط اقشار بورژوا زده می شود فاقد معنای زیبایی شناختی هستند. هسته اصلی شکل دهنده هبیتاس بورژوازی منظومه ای از مفروضات، نگرش ها و طرح های ادراکی است که به واسطه پرورش یافتن در یک محیط فرهنگی بورژوایی در وجود فرد شکل می گیرد، نوعی ساختار تمایلات که قابلیت آن را دارد به زمینه هایی اجتماعی بسیاری انتقال یابد و در اشکال گوناگون سلیقه خود را نشان می دهد فصل سوم این فصل که در خصوص فمینیسم و در حقیقت کمبودها و اشتباهات جریان های فمنیستی در هنر است، بسیار سخت و غیرروان ترجمه شده که نمیدانم آیا به اقتضای ذات خود متن بوده یا مترجم در انتقال پیام خوب عمل نکرده است. فصل پنجم یکی از بهترین فصول این کتاب فصل پنجم است تحت عنوان «زیبایی شناسی نامرئی و اثر اجتماعی فرهنگ کالایی» این فصل از نگاه جالبی به هنر و جامعه نگاه می کند و اعتقاد دارد که باید علاوه بر آثاری که تحت عنوان آثار فاخر توسط هنرمندان مطرح می شود به آثاری که توده مردم با مصرف کالایی هر روزه شان آن را پدید می آورند نیز توجه کرد به عبارت دیگر جامعه چشم خود را نسبت به انبوه هنر تولید شده توسط طبقات متوسط جامعه و یا عامه مردم بسته است در اینجا پُل ویلیس می نویسد: سخن ما این است که مرزهای بین هنر و غیرهنر باید از نو ترسیم شود و مرزهای تا کنون ترسیم شده به کلی منسوخ اعلام گردد اگر از مفهوم «هنر» تعریف گسترده تری ارائه شود و این مفهوم در حمل مضامین و دلالت های روزمره با همتای خود، فرهنگ اشتراک پیدا کند، آنگاه مشاهده خواهد شد که زندگی روزمره آکنده است از بیان ها، نشانه ها و نمادهایی که افراد و گروه ها به میانجی آن ها به شیوه ای خلاقانه هستی خویش، هدف، معنا و عناصر بنیادین هویت خود را برمی سازند فکر میکنم تا اینجا توانسته باشم هدف این کتاب را با ترسیم کنم، به هرحال اگر با جامعه شناسی و نقش آن در تفسیر هنر علاقه دارید این کتاب را حتما توصیه میکنم. |
Review # 2 was written on 2018-06-28 00:00:00 Rita Burns دوازده مقالۀ کتاب دو بخش شده است: بخش اول تحت عنوان «نظریه:گذشته، حال و آینده» شامل هفت مقاله است که مباحث نظری و حوزههایی را که جامعهشناسی هنر مطرح کرده است تبیین و روشن میسازد و بخش دوم تحت عنوان «از نظریه تا عمل: مطالعات موردی در جامعهشناسی هنر» که شامل پنج مطالعۀ موردی است، کاربرد نظریههای مطرح شده در بخش اول را در تبیین و تحلیلِ جامعهشناختیِ مسائل فرهنگی و ابژه های هنری نشان میدهد. مطالعات موردی پیرامون اینهاست: نقاشی عصر ویکتوریا، پیدایش و زوال فیلم هنری در بریتانیا، اپرا و مدرنیته، موسیقی جهانی و بحث پیرامون بازسازی شهر برلین پس از فروپاشی دیوار برلین. دید جامعهشناختی نسبت به مسائل هنر و فرهنگ که لاجرم به دید تاریخی هم پیوند میخورد همواره برای من جذاب است و این مقالات نیز با طرح روشن خود و سادگی و روشنی بیان خود برایم لذتبخش بود. پرسشها و مفروضات جامعهشناسی هنر در مقالات هفتگانۀ بخش اول به بحث گذاشته شده است. مهمترین پیشفرض پژوهشگران این حوزه این است که چیزی به نام هنر به ماهو هنر وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هنر و هنرمند برخلاف دیدگاه رمانتیکهای اوایل سدۀ نوزدهم، گوهر و ذات یگانهای ندارد؛ بلکه این جوامع، گروهها و طبقات اجتماعی هستند که هنر را تعریف میکنند، چیزی را هنر مینامند و چیز دیگری را نه. به عنوان مثال وقتی مارسل دوشان یک توالت عمومی مردانه را با امضای خود به نمایش گذاشت، بیدرنگ از طرف جامعۀ هنری آن زمان به عنوان یک اثر هنری مورد پذیرش قرار گرفت و از دید جامعهشناسان (چون بوردیو) این نشانگر استقلال کامل میدان هنری از دیگر میدانهای اجتماعی است که قوانین این میدان قراردادی است و در هر دورهای قابل تغییر است. این پیشفرضِ اصلیْ در مقالهای درخشان از ویراستار اصلی کتاب، دیوید انگلیس، به چالش کشیده میشود. وی با تحلیلی بوردیویی به نقد خود بوردیو و دیگر جامعهشناسان هنر میپردازد و آنها را به بازاندیشی در مفروضاتِ مسلمپنداشتۀ خود فرا میخواند. از نظر انگلیس، جامعهشناسان به دلیل موضع فروتری که در میدان علوم انسانی، نسبت به تاریخ هنر یا فلسفه دارند، در تلاشند تا موضع و دید خود را نسبت به هنر به موضع مسلط میدان تبدیل کنند و ازاینرو دید تاریخنگاران و فیلسوفان هنر را با دیدۀ تحقیر مینگرند و برای هنر ذاتی جدا قائل نیستند. جامعهشناسان ابعاد گوناگون هنر را تحت لوای بُعد اجتماعی آن قرار میدهند. هنر از نظر آنان یک محصول اجتماعی است و به این طریق، ابعاد ذاتی هنر را زیر سؤال میبرند. |
CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!