The average rating for Insider anthropology based on 2 reviews is 4 stars.
Review # 1 was written on 2019-02-16 00:00:00 Kenneth Rearick بُرشی از کتاب: گاه تصادف یک راه، یک اسم یا یک حس برای مسافری بی حواس کافی است تا ناگهان دریابد زمین شناسی درونی اش و جغرافیای زیرزمینی پایتخت در برخی نقطه ها با هم تلاقی پیدا می کنند. کشف ناگهانی یک برخورد کافی است تا زمین لرزه های کوچک محرمانه ای را در لایه های رسوبی خاطراتش آزاد کند." برای علاقمندان به زمینه مردم شناسی و قوم شناسی، خوانش این کتاب شروع خوبی است. اما چند نکته قابل ذکر است یکم_ نثر کتاب آمیخته به ادبیات شاعرانه و زیباشناسانه ای است که آن را از حالت رسمی پژوهش و تحقیق میدانی خارج کرده است که از این جهت کشش خاصی در خواننده برای ادامه ی خوانش کتاب فراهم میکند. دوم_ همانطور که مترجم ذکر کرده است تقریبا یک سوم کتاب برای ما مبهم خواهد بود به این جهت که در متن، از ایستگاه های قطار و مسیرهایی گفته شده است که اگر با تاریخچه ی آنها آشنایی نداشته باشید منظور نویسنده را متوجه نخواهید شد. با این همه مترجم زحمت معرفی بسیاری از آنها را در پاورقی کتاب کشیده است و مقدار زیادی شفاف سازی شده است سوم_ اگر احیانا شما از مترو استفاده میکنید این کتاب برای طول مسیرتان مناسب نیست( آیکون تجربه ی تلخ را کجای دلم بگذارم) چرا که خودتان بهتر میدانید: متروی پاریس کجا و متروی تهران کجا. مسافران پاریسی کجا مسافران ایرانی کجا. زیباشناختی پاریسی ها کجا و زیبایی نشناختی ایرانی ها کجا. در آخر هم تاریخ پر محتوا و مملو از معنای آنها کجا، و تاریخ درهم و برهم و بی معنای ما کجا با اینهمه سعی کنید موقع خواندن به این تفاوت ها خیره نشوید که کتاب زهرمارتان می شود . پی نوشت: برخی شباهتها عجیب بودند مانند این بخش عادت می تواند ما را نسبت به تصویری از پاریس ... بی احساس کند. با این حال واقعیت دارد که کوچکترین حادثه می تواند تعلق فرهنگی و تاریخی ما را به یادمان آورد. مقامات دولتی از سر وظیفه... با تزییناتی هوشمندانه در ایستگاه هایی مثل لوور این موضوع را یادآوری می کنند و بدین سان مسافرانی را که گویی همگی باید رسما بازدیدکنندگان آثار واقعی در (لوور) آن بالا، روی زمین، باشند، به تماشاچیانی زیرزمینی آثارِ جعلی، بدل می کنند.ص45 چقدر این تصاویر( البته در ژانر جنگ !) آشنا بودند |
Review # 2 was written on 2019-05-17 00:00:00 Brett Bolek متروی پاریس. فکر میکنم هرکتابی که راجع این دو کلمه، با هم یا بیهم، ببینم، در نگاه اول بخوام بخونمش. مترو جایی که باندهای کوتاه مدت بین مردم شکل میگیره، مسیرها و داستانها مختلف پیش میاد، میشه زنجیر تخیل رو ول کرد یا آویزون کرد به دیگران تا اون رو با خودشون ببرن، نظم مبهمی در شلوغی/خلوتی ساعتهای مختلف شبانهروز و روزهای هفته رو میبینیم، تاریکی شیشهها موقعی که توی تونل هستیم، قطارهایی که صبح از فرودگاه حرکت میکنن و همونطور که کمکم خط رو که پایین (یا بالا و.. ، گیر قراردادهای جغرافیایی نباشیم) میان پر میشن، دستفروشها، سنگینی فضای زیرِزمین، ترس سوار شدن اشتباه، دویدن (اشتباه و خطرناک) توی راهپلهها، شرطبندی کوچیکی که ‹آیا قطار جلوی پای من باز میشه؟›، تصور پریدن روی ریل، کش اومدن مسیر و القای حس نرسیدن و ... کتاب سختخوانی بود. مخصوصا برای مخاطبی که یک شیشهی قطور و مات فرهنگی بهش اجازه نمیده اونطور که دلش میخواد ببینه؛ تفاوتهای زیاد (از شکل شبکه، قدمت، ایستگاهها بگیر تا به متکدیان، نوازندههای مترو، تبلیغات در و دیوار و ..)، استعارهها غیرملموس و ادبیات متفاوت. تا جایی که کتاب رو حداقل دو مرتبه خوندم تا بفهمم از چه چیزی صحبت میکنه، اما باز هم گاها ناموفق بودم اما حسرت میخورم که کاش میتونستم کتاب رو بفهمم. |
CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!