The average rating for Criticism and Truth based on 2 reviews is 4 stars.
Review # 1 was written on 2017-08-19 00:00:00 Aaron Sauers نقد و حقیقت، یک جوابیه درخشان به حمله ریموند پیکار، منتقد فرانسوی است که در سال هزار و نهصد و شصت و شش نوشته شد. کتاب یک گزارش جامع از چیزی است که رولان بارت آن را نقدِ نو میخواند و آن را در مقابل نقد کهنه یا نقد فرهنگستانی قرار میدهد. بخش عمدهای از این مقالهی مختصر، یک بیانیه پر جنبوجوش و قابل دسترس از یک موقعیت انتقادی مهم مدرن است که البته ارزش خواندن را دارد. رولان بارت میگوید نقد کلاسیک یک رویکرد آبژکتیو به اثر دارد و در انتظار مرگ مولف است تا بتواند اثر را تماما آبژکتیو بررسی کند. همچنین ناقد کلاسیک سعی میکند که اثر را با سلیقه شخصی خود نقادی کند و اگر این سلیقه کارساز نباشد، ناقدْ اثر را رد میکند: «چون من درک نمیکنم پس شما ابلهید.» علاوه بر این، ناقد کلاسیک موضوع زبان و امکانات آن یعنی انواع استعاره و مجاز و پیچیدگیهای زبان را تقبیح میکند و از این رو در یافتن معنای دوم و سوم اثر ناکام میماند. رولان بارت میگوید که زبان، این امکان را به ناقد میدهد که معناهای چندگانه را از اثر استخراج کند. هرچند بارت به سرعت دست منتقد نو را در تاویل اثر میبندد. بارت ساختارگرا برای منتقد و تأویلگر، درجه آزادی محدودی قائل میشود. بارت میگوید: «ناقد البته نمیتواند هر چیزی بگوید. او در حکمی عجیب چنین بیان میکند که: «البته نمیتوان هر چیزی را آفرید. اگر شک دارید امتحان کنید.» بارت عزیز، اگر یک چیز وجود داشته باشد که ما هر روز آن را آفریدهایم، بدون شک آن چیز معناست. در ادامه بارت مفهوم دانش ادبیات را مطرح میکند. یعنی آن سخن ادبی که موضوعش چندگانهگی معنایی اثر است. نویسنده، در آخر از وظیفه خواننده یعنی پویایی خوانش نام میبرد. بارت میگوید این تنها خواننده است که اثر را دوست دارد و با آن مناسبتی از سر میل و لذت برقرار میکند. خواننده به اثر میل میکند و ناقد به زبان اثر. کتاب فوقالعاده زیبا و روان و لذتبخش بود. سپاس از مترجم گرامی. |
Review # 2 was written on 2016-05-26 00:00:00 Richard Alvarina به خاطر كمبود وقت خيلي سريع اين كتاب را خواندم و يقيناً بيشتر از نيمي از آن را دريافت نكردم. اما همين اندازه كه خواندم: اين رساله را بارت در جواب ايرادهايي كه به نقد نو وارد شده است نوشته. و راستش قبل از هرچيز بارت را بايد يك منطق دان و يك سخنور ماهر دانست. شيوه ي پاسخگويي او كاملاً روشمند، مستند، علمي و آرام و به دور از دستپاچگي و آشفتگي است. پاسخگويي به مخالف، هنري است كه اغلب از آن بي بهره هستيم :) اين رساله دفاعي از نقد نوست، روشنگر تفاوتهاي حقيقي اين دو نقد (قديمي و نو) و روشن كردن تكليف حقيقي خواننده و منتقد، و همچنين بيان كننده ي تفاوتهاي اندك خواننده و منتقد. بعضي كتابها هستند كه ديد آدم را به دنياي كلمات و ادبيات دستخوش تغيير مي كنند ( اگر نگويم زير و رو)؛ و نقد و حقيقت بارت يكي از آنهاست. حقيقت اين است كه بارت را نابغه اي ديدم كه در دنياي كوچك شناخت من، مانندش نيست و بيشتر از فرم كتاب و روش آن و ترجمه و غيره، الآن محو شخصيت بارت هستم... از متن كتاب: هيچكس تاكنون شك نكرده و نخواهد كرد كه سخن اثر ادبي معنايي لفظي دارد كه در صورت نياز، فقه اللغة در اختيارمان مي گذارد؛ مسأله بر سر آن است كه آيا كسي حق دارد در اين سخن ادبي معناهاي ديگري كه در تضاد با آن نيستند بخواند؟ پاسخ به اين پرسش كار فرهنگ واژه ها نيست؛ بلكه وظيفه ي يك نتيجه گيري كلي درباره ي طبيعت نمادين زبان است. (ص ٣٠-٣١) جغرافيداني به نام بارون مي گويد: نزد پاپوسها زبان بسيار فقير است؛ هر قبيله اي زبان خودش را دارد و فرهنگ واژه هاي اين مردمان روزبروز كاهش مي يابد؛ زيرا پس از درگذشت هريك از افراد قبيله چند واژه به نشانه ي سوگواري ممنوع اعلام مي شود. از اين ديدگاه ما داريم شبيه پاپوسها مي شويم؛ ما به نشانه ي احترام زبان نويسندگان مرده را موميايي مي كنيم و جلوي معناها و واژه هاي جديدي را كه مي خواهند به دنياي انديشه ها وارد شوند، مي گيريم: با اين فرق كه اينجا نشانه ي سوگ نصيب تولد مي شود نه مرگ. (ص ٤٠-٤١) |
CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!