Reviews for Little Dorrit (Everyman's Library Series)

The average rating for Little Dorrit (Everyman's Library Series) based on 2 reviews is 5 stars.

Review # 1 was written on 2016-09-30 00:00:00 John Roberts [a "prince of swindlers". John Sadleir had resigned his ministerial position, when he was found guilty of being implicated in a plot to imprison a depositor of the Tipperary Bank, because the individual in question had refused to vote for him. His disastrous speculations and forgeries had ruined several major banks, to the tune of more than £1.5 million. John Sadleir had ended his life by drinking prussic acid. (hide spoiler)]

Review # 2 was written on 2013-06-15 00:00:00 Twyla Pae Little Dorrit, Charles Dickens Little Dorrit is a novel by Charles Dickens, originally published in serial form between 1855 and 1857. It satirises the shortcomings of both government and society, including the institution of debtors' prisons, where debtors were imprisoned, unable to work, until they repaid their debts. The prison in this case is the Marshalsea, where Dickens's own father had been imprisoned. Dickens is also critical of the lack of a social safety net, the treatment and safety of industrial workers, as well the bureaucracy of the British Treasury, in the form of his fictional "Circumlocution Office". In addition he satirises the stratification of society that results from the British class system. تاریخ نخستین خوانش: روز دوازدهم ماه نوامبر سال 1974میلادی عنوان: دوریت کوچک؛ چارلز دیکنز؛ مترجم: محمد قاضی، رضا عقیلی؛ تهران، جاویدان، 1343؛ در 364ص؛موضوع داستانهای نویسندگان بریتانیایی - سده 19م عنوان: دوریت کوچک؛ چارلز دیکنز؛ مترجم: فریده تیموری؛ تهران، ماد، 1370؛ در دوجلد؛ جلد دو در 288ص؛ عنوان: دوریت کوچک؛ چارلز دیکنز؛ مترجم: فریده تیموری؛ تهران، سمیر، 1388؛ در727ص؛ چکیده: داستان این رمان، نوشته ی نویسنده ی سرشناس «انگلیسی»، «چارلز دیکنز»، درباره ی رفتارهای موجود در ادارات دولتی آن روزگاران است، که در آنزمان، از نظر کندی کار، و تنبلی کارکنان، مورد اعتراض مردمان، بوده است؛ «ویلیام دوریت» در پی عدم اجرای قراردادی، که با یکی از ادارات امضا کرده، به زندان گزمه ها میافتد، و آنقدر انجا میماند، که به (پدر زندان گزمه ها) نامدار میشود؛ ایام حبس او، با فداکاریهای دختر کوچکش (امی) یا همان «دوریت کوچک»، تسکین مییابد؛ «آرتور کلن نم» نیز مردی است، که به خانواده ی «دوریت» یاری میکند؛ پس از مدتی «امی» به او علاقمند میشود؛ اما علاقه، نخست دوسویه نیست؛ با تغییر ناگهانی سرنوشت، «ویلیام دوریت»، وارث ثروت کلانی میشود، و «آرتور کلن نم» نیز، همان روزها، برای سفته های بی اعتبارش، به زندان گزمه ها میافتد؛ این موضوع رویدادهایی را، به دنبال دارد، که در ادامه ی داستان بازگو میشود تاریخ بهنگام رسانی 18/10/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی