Wonder Club world wonders pyramid logo
×

Reviews for A Short History Of Religion In Britain

 A Short History Of Religion In Britain magazine reviews

The average rating for A Short History Of Religion In Britain based on 2 reviews is 4 stars.has a rating of 4 stars

Review # 1 was written on 2014-06-28 00:00:00
2002was given a rating of 4 stars Mary Ann McCommons
When it comes to the nature of evil, you could read book after book without coming upon a clearer expression of the nature of evil than in this Barry Yourgrau flash fiction. HULA HORROR It's very late at night - very early in the morning. I'm in a thatched-roof hut. Earthen floor. Kerosene lamp. A girl - a fellow tourist - has gotten drunk and is now dancing just for me, lasciviously as she can manage, in the middle of the place. She sways and bobs, come-hither style. She's stripped off her clothing and is attired solely in a 'native' grass hula skirt, colored pink. I drink, as I have copiously all evening, the gramophone squalls, the lamp throws a melodramatic light, harsh, utterly black in the shadows. I keep time with my glass, thinking, Man, the brochures don't tell you about this, and then a horrible realization pops into my mind, like a window shade flying up. That pink skirt, I realize, my skin turning icy - that pink skirt is hideously evil: it's an instrument of black magic, a voodoo booby-trap planted here on us two boozed-up, wooly-brained tourists. The girl of course is utterly ignorant of this. She's not exactly the brainy type to start with. I rise from my chair slowly, wide-eyed, watching in horror as she runs her fingers teasingly through the waving mess of pink strands. i wave my hands for her to stop. "Don't!" I tell her. "Stop it." My throat is all tightened up. She thinks I'm teasing. She giggles, yummily, wiggles her boobs and shimmies backwards, away from me, enticing. I go toward her. "You don't understand!" I whisper desperately. She squeezes her eyes shut for a second and laughs, all dimples. "Oh yup I do!" she gurgles. I jump for her. She dodges me and goes scooting, squealing, out the door. I grab as she heads into the night and get a handful of pink grass. It writhes in my hands. Screaming soundlessly, I struggle with it on the floor. Frantically I flap behind me with one hand for something heavy. I get something - an individual-portion casserole of our 'native' dinner - and with it I pound and pound on the twitching strands, driving them into the earth, spraying Spanish rice all over the room. I sprawl backwards, gasping. The air is full of drumbeats, pulsations. I crawl to the door. In the distance, surrounded by an unearthly, bizarre luminosity, the girl is doing her dance of the seven veils encircled by a ring of fat white candles in the undergrowth. She is sputtering with idiotic excitement, gleefully shouting for me, till absolutely unaware of the nightmare taking place, because she shakes her hips but she doesn't have to: the skirt is clearly moving of its own accord. I watch as it begins to climb up her ribs. She squeals ticklishly and slaps at it. I can't bear to see what's coming. I scramble up and frantically throw some things into a suitcase. I heave it out the window and clamber after it. Perhaps she will divert attention long enough to cover my escape. I rush into the darkness. i can hear her screaming now. I try to go faster. The moon pops from behind a cloud, suddenly as if a garish spotlight had been switched on, flooding the way as I plunge down through the ever-pinkening brush. Author Barry Yourgrau, born 1949
Review # 2 was written on 2016-11-27 00:00:00
2002was given a rating of 4 stars Ryan Silva
موضوع" شر" از مسائل برجسته و مهم فلسفه متافیزیک همیشه محل مناقشه و بحث بوده و هست کتاب "سرشت شر"، نوشته ی کوئن، در غرب و در ایران، اخیرا منتشر شده است. این کتاب، بسیار مهم تلقی می شود. ادعا بر این است که کوئن در این کتاب، سخنانی را درباره ی شر مطرح کرده است که قبلاً نه فیلسوفان و نه روانشناسان اجتماعی، بر آن تفطن پیدا نکرده بودند. ترجمه ی این کتاب، توسط خانم بهاره رهادوست صورت گرفته است که ترجمه ی خوبی است. تعریف شر: کوئن می گوید که معادله ی شر برابر است با درد و رنج، یا معادله ای است که اصلاً غلط است و یا اینکه به راحتی قابل اثبات نیست. تا قبل از این کتاب، در هر کتابی در فلسفه ی دین یا روانشناسی اجتماعی یا اخلاق، چهار نوع شر برشمرده می شد: 1.شر مابعدالطبیعی(شر وجودشناختی) شر مابعدالطبیعی، شری است که همه ی موجودات آن را دارند، الا خدا. هر موجودی غیر از خدا، ممکن الوجود است. هر ممکن الوجودی محدود و متناهی است و هر حد و تناهی ای شر است. بنابراین، فقط موجودی که حد و تناهی نداشته باشد شر نیست و تنها یک موجود نامتناهی وجود دارد و آن خداست. پس هر موجودی به جز خدا، شر است. این شر، شامل جمادات و نباتات و حیوانات و انسان ها می شود. 2. شر طبیعی زلزله و آتشفشان و سیل و قحطی و ... شرهای طبیعی هستند. این شرها، علی الظاهر شر هایی هستند که انسان در آن ها دخالتی ندارد. عبارت علی الظاهر بدین خاطر است که برخی، انسان را در این شرها را، دخیل می دانند. 3.شر اخلاقی هر عملی که دین و مذهب آن را گناه بداند یا از منظر اخلاق، نادرست باشد، شر است. 4. شر عاطفی شر عاطفی یعنی درد. وقتی دندان انسانی درد می کند، درد این دندان را شرِّ عاطفی می دانند. برخی می گفتند که شر عاطفی را به رنج ها هم باید تسری داد. مثلا وقتی به یاد کسی می آوریم که در موقعیتی دروغی گفته است که نباید دروغ می گفته است، او دچار رنج می شود. همچنین گفته می شد که چون سه تا شر اول، منتهی به آخرین شر، یعنی درد و رنج می شوند، شر محسوب می شوند. برای مثال اگر زلزله منتهی به درد و رنج نشود که دیگر شر محسوب نمی شود. و یا اگر دروغ گفتن موجب درد و رنج دیگران نمی شد که شریَّت نداشت. اگر به شخصی آدرسی غلط بدهیم، او به درد و رنج می افتد، وگرنه این آدرس غلط دادن، شر اخلاقی محسوب نمی شد. لذا در نهایت می گفتند که شر بالمآل همان درد و رنج است. شرهای مابعدالطبیعی و طبیعی و اخلاقی، درد و رنج های با واسطه هستند و شر عاطفی، درد و رنج بدون واسطه است. کوئن در این کتاب می گوید که این معادله، یا غلط است و یا به این سادگی قابل اثبات نیست. او می گوید که درد و رنج، دو مفهوم فکچوال هستند، اما شر یک مفهوم ارزشی است. درد و رنج کشیدن، یک واقعیت هستند، اما بد دانستن این درد کشیدن و رنج کشیدن، یک ارزش داوری است. معادله بالا نشون میده یک عیب و ایرادی دارد و اکنون می بینم که کوئن، بسیار عالی نشان داده است که این معادله ایراد دارد *منظرهای مختلف پرداختن به شر مساله ی دیگر، این است که از پنج منظر، می توان به شر پرداخت. از آنجا که کوئن، یک فیلسوف تحلیلی نیست، نتوانسته است در این کتاب، مشخصا این دسته بندی را انجام دهد. این پنج منظر عبارتند از: 1.مساله الهیاتی شر منظر الهیاتی می گوید که نمی توان وجود شر را انکار کرد. از طرفی خدایی که عالم مطلق و قادر مطلق و خیر مطلق است، چگونه اجازه داده است که شر در عالم وجود داشته باشد؟ فرض کنید که مطلع می شوید در همسایگی یکی از آشنایانتان، انسانی از گرسنگی مرده است. راجع به این آشنایتان، سه تا احتمال وجود دارد: اول اینکه او خبر نداشته است که همسایه اش در شرف مرگ از گرسنگی است تا او را نجات دهد. دوم اینکه خبر داشته است، اما او هم چیزی نداشته است که به همسایه اش بدهد تا از گرسنگی نمیرد یا اینکه فلج بوده و نتوانسته است چیزی برای همسایه اش ببرد تا از گرسنگی نمیرد. به هر حال، قدرت این کار را نداشته است. سوم اینکه او هم خبر داشته است که همسایه اش گرسنه است و هم توانایی کمک به او را داشته است، اما چون خیرخواه همسایه اش نبوده است، به او کمکی نکرده است. اما راجع به خدا، نمی تواند این سه تا احتمال را داد، چرا که خداوند عالم مطلق، قادر مطلق و خیرخواه مطلق است و در این سه ویژگی، هیچ محدودیتی ندارد. پس چرا خدا اجازه داده است که انسانی از گرسنگی بمیرد؟ 2.مساله انسان شناختی این منظر می گوید که چه عیبی و نقصی در ساختار یا کارکرد انسان ها وجود دارد که شر از او پدید می آید؟ علم انسان کم است یا قدرت او کم است یا چون بی نهایت طلب است و یا به خاطر خودناشناسی یا دیگری ناشناسی است که از او شر پدید می آید؟ 3.مساله اخلاقی شر اینکه انسان در برابر شر موجود در عالم، چه وظیفه ی اخلاقی ای دارد؟ آیا رضا به قضا دهیم؟ یا با شر مبارزه کنیم؟ یا از شر بگریزیم(دیدگاهمان را عوض کنیم)؟ 4.مساله جامعه شناختی شر نهادها و موسسات اجتماعی در کاهش و افزایش شر، چه نقشی دارند؟ نهادهای خانواده، اقتصاد، سیاست، علم و هنر، تعلیم و تربیت، حقوق و دین و مذهب، چگونه بر شر تاثیر می گذارند؟ این بحث، روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی است. 5. چگونه می توان انسان ها را در برابر اثرات شر، واکسینه کرد؟ وقتی پدر یک خانواده فوت می کند، میزان ضربه پذیری اعضای خانواده از فوت پدر، متفاوت است. اگر نمی توان شر را از بین برد، چه کار می توان کرد که میزان تاثر پذیری افراد از شر کم شود؟ کوئن در این کتاب، به هر پنج منظر توجه کرده است، اما این کار را به تفکیک انجام نداده است و به صورت مخلوط به این مباحث پرداخته است و نشان می دهد که همه ی این پنج عامل را، باید به صورت همزمان مورد استفاده قرار داد. نظریه ابتذال شر ( ابداع هانا آرنت) نظریه ی ابتذال شر، ابداع هانا آرنت است. ابتذال در اینجا به معنی پیش پا افتادگی است. او می گوید که در قدیم، شر به طور مشخص دارای نام بود. دروغ گفتن و دزدی و خیانت شر نامیده می شدند. هانا آرنت می گوید که امروزه، شر بدون نام شده است. انسان ها به دلیل زندگی های بسیار مرتبط با یکدیگر، در حال ایجاد شر هستند. برای مثال وقتی دو نفر با تلفن با یکدیگر صحبت می کنند، از طریق امواج موجود، در حال ضربه زدن به سلامت یکدیگر هستند. به این مبحث، پیش پا افتادگیِ(triviality) شر گفته می شود. زمانی بود که انسان ها می گفتند" چهار دیواری، اختیاری". صد سال پیش برتراند راسل، گفت که دوران "چهاردیواری، اختیاری" تمام شده است. امروزه شرایط خانه ها، به گونه ای شده است که دیگر نمی توان گفت که من در منزل خودم هر کاری را که بخواهم انجام می دهم، چرا که همسایگان، متاثر از بسیاری از رفتارهای ما در منزلمان هستند. هر چقدر که زندگی اجتماعی شبکه ای تر شود، این آسیب رساندن های نادانسته و ناخواسته، بیشتر می شوند. فرض کنید که در جمعی نشسته اید و راجع به احتمال وقوع زلزله در شهر با دوستتان صحبت می کنید. شخصی دیگر نیز در جمع هست که ناراحتی قلبی دارد و با شنیدن این خبر سکته می کند. در این حالت شما علت سکته او شده اید، فقط این کار عامدانه نبوده است. کوئن در کتاب سرشت شر، به بسط نظریه ی ابتذال نیز می پردازد و می گوید که روابط انسان ها، ظریف تر از آن است که خیلی ها تصور می کنند و اینکه دروغ نگوییم و دزدی نکنیم و ... برای شر نرساندن به دیگران کافی نیست. --- گزیده ای از سخنرانی مصطفی ملکیان --- مطالعه بیشتر درباره مسائل مهم فلسفه ---


Click here to write your own review.


Login

  |  

Complaints

  |  

Blog

  |  

Games

  |  

Digital Media

  |  

Souls

  |  

Obituary

  |  

Contact Us

  |  

FAQ

CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!