Wonder Club world wonders pyramid logo
×

Reviews for The biomechanics of sports techniques

 The biomechanics of sports techniques magazine reviews

The average rating for The biomechanics of sports techniques based on 2 reviews is 4 stars.has a rating of 4 stars

Review # 1 was written on 2016-11-07 00:00:00
0was given a rating of 3 stars David Walsh
Good introductory resource on exercise bioenergetics/biochemistry; however, it is by no means a "bible," or close to it, for the said field, but more of a "primer" to introduce the integration of how biochemistry, chemistry, etc can be useful in addition to exercise physiology. A few things I did not like: first, sometimes the information is too dumbed-down, and lacks details to possible questions arising from reading the chapters; second, I am not fond of resources that do not numerate references to give direction from where the information written/graphed is based on, and instead group it as suggested further reading, which is what this textbook does; finally, sometimes I found the material to be slightly "all over the place" possibly due to, I think, the chapters' organization (by athletic event instead of specific subjects)
Review # 2 was written on 2015-06-02 00:00:00
0was given a rating of 5 stars Narinde Mafzi
اگر نام هرمنوتیک فلسفی به گوش شما رسیده باشد، احتمالا نام پل ریکور، فیلسوف معاصر فرانسوی را هم شنیده اید. کسی که زندگی او به اندازه آثارش جذاب و البته مطول است! ر سه گانه «زمان و روایت» که در سه سال متمادی 1983 تا 85 نوشته شده است از آخرین آثار ریکور، یا شاید آخرین پروژه منسجم او باشد؛ پروژه ای که از «استعاره زنده» (یا قاعده استعاره) شروع و به «خویشتن به مثابه دیگری» ختم می شود آنچه ریکور در این کتاب پیگیری می کند این است که نشان دهد، فهم ما، فهمی روایی (از نوع هرمنوتیکی آن) است که با طی سه پروسه درهم‌تنیده که او آن را محاکات سه‌گانه می نامد شکل می گیرد. خب اهمیت این به چیست؟ ریکور سعی می کند هرمنوتیک خود را (که من نام هرمنوتیک روایی روی آن میگذارم) به نحوی انتقادی صورت‌بندی کند که همزمان از دو چالش عمده هابرماس و دریدا به هرمنوتیک فلسفه گادامر به سلامت بیرون آید: یعنی از یک سو فهم هرمنوتیکی با تاکید بیش از حد بر سنت امکان نگرش انتقادی خود را به انحرافات نظام‌مندی که قدرت بر سر تاریخ و زبان می‌آورد از دست ندهد (نقد هابرماس)؛ و از سوی دیگر با تاکید بیش از حد بر نقد هرمنوتیک سوبژکتیو (شلایرماخر) خود را آینه واقعیت فرض نکند و به این شکل دیگری را نادیده نگیرد (نقد پیچیده‌تر دریدا). به این ترتیب، هرمنوتیک روایی در بطن خود نوعی هرمنوتیک انتقادی نیز هست. اهمیت این رویکرد، ارائه هرمنوتیکی است که گستره فراخ‌تری از علوم انسانی (به ویژه علوم اجتماعی) را هم دربر می گیرد و به معضل مهم کنش انسانی در عرصه‌های مختلف (ادبی، هنری، اجتماعی و سیاسی) پاسخ می‌دهد. به همین دلیل یکی از مهمترین موضوعات کتاب بعدی او (خویشتن به مثابه دیگری) صورت‌بندی هرمنوتیکی مسئله «هویت» است و علایق بعدی او عمدتا در حوزه فلسفه سیاسی و اجتماعی (عدالت، برسمیت شناخته شدن و...) و هرمنوتیک تاریخ (خاطره و فراموشی، خاطره جمعی، سوگواری و بزرگ‌داشت و...) متمرکز است در «زمان و روایت»، ریکور از دو حوزه کلان علوم انسانی، یعنی تاریخ نگاری و نقد ادبی استفاده می کند و با پیش کشیددن دو تعریف متفاوت روایت تاریخی (که گویی پایبند به واقعیت است) و روایت داستانی (که گویی زاده تخیل است) و تمرکز بر دو مفهوم کانتی «شاکله سازی» و گادامری «سنت مندی» نشان می‌دهد که فهم اساسا ساختاری روایی دارد و فهمیدن ابعاد یک مفهوم (مثل قتل، جنگ، عشق یا حتی استدلال، تورم و دولت) به فهم روایت‌های مختلف از آن (اعم از تاریخی و داستانی) وابسته است. در این نگرش، جهانی که روایت‌های تاریخی و داستانی به روی مخاطب می‌گشایند از چنان اهمیتی برخوردار است که تفاوت روایت داستانی و تاریخی در آن امری فرعی است. اگر از شما پرسیدند که چرا رمان می‌خوانی شاید این نگرش ریکور پخته‌ترین و جامع‌ترین پاسخی باشد که می‌توان به آن داد! ر زمان و روایت در سه جلد و چهار بخش عمده طرح‌بندی شده‌است جلد اول دو بخش دارد: «دور روایت و زمان‌مندی» و «تاریخ و روایت» که همان‌طور که معلوم است هرمنوتیک و روایت تاریخی را بسط می دهد جلد دوم یا بخش سوم به «هم‌پیکربندی زمان در روایت داستانی» تعلق دارد که به روایت داستانی و بسط زمان‌مندی فهم روایی تعلق دارد جلد سوم یا بخش چهارم با عنوان «زمان روایت شده» به اوج دیالکتیک زمان و روایت و معضل های زمان‌مندی در فهم باز می‌گردد در بخش اول ریکور به طرح معضلات زمان در اعترافات آگوستین و طرح پیرنگ سازی در بوطیقای ارسطو می پردازد. با همین فرمان او به سراغ طرح هرمنوتیک خود و محاکات سه گانه اش می پردازد: پیش‌پیکربندی، هم‌پیکربندی و بازپیکربندی؛ روایت‌مندی و مسئله ارجاع و ارتباط (که همینجا مواجهه مجمل او را با هابرماس و دریدا می توان طرح کرد) و زمان روایت شده (که مقدمه‌ای برای بخش چهارم است) ر بخش دوم به دو تز رقیب در مواجهه با تاریخ و تبیین تاریخی (یعنی الگوی علم حقوق که توسط ویلیام درِی و هنریک فون رایت دنبال می شد و الگوی روایت گرایی معاصر که امثال دانتو طرح کردند) پرداخته و در فصل سوم، تز خود را به عنوان سنتز این دو طرح می‌کند: روی آورندگی تاریخی. اینجا نیز ریکور برای تثبیت نگاه خود در زیر فصل اول (در باره تبیین تاریخی به مثابه تبیینی علّی) به ماکس وبر و تکمله ریمون آرون توجه دارد و در زیر فصل دوم (در باره آنچه ماهیت یا اشیاء دست اول تاریخ‌اند) از موریس ماندلباوم و ارجاعاتی به آلفرد شوتس و امثال هربرت مید کمک می گیرد و در زیر بخش سوم تز خود را درباره زمان تاریخی با نظر به آثار فرناند بروندل طرح می کند درمجموع راهبرد ریکور به هرمنوتیک از طریق علوم انسانی و علوم اجتماعی راهبرد جالبی است، نحوه طرح مسائل هم در اثرش دیالکتیکی-هرمنوتیکی است؛ یعنی مسائل را از ریز به کلان در سه گانه های تو-در-تو (که سنتز هر کدام به طرح تز کلی‌تر ختم می شود) و طرح جزئی و با بارها تکمیل کردن آنها در مقاطع بعدی بیان می کند یکی از ایرادات کار ریکور این است که مدام در دل موضوعات فرعی می‌افتد و بحث به درازا می‌کشد. اکثر مفاهیم اصلی ریکور در این سه‌گانه در جلد اول ارائه شده و می‌توانست در همین جلد هم پرونده آن بسته شود


Click here to write your own review.


Login

  |  

Complaints

  |  

Blog

  |  

Games

  |  

Digital Media

  |  

Souls

  |  

Obituary

  |  

Contact Us

  |  

FAQ

CAN'T FIND WHAT YOU'RE LOOKING FOR? CLICK HERE!!!