A topological Chern-Weil theory Book

The Prophet, Kahlil Gibran

The Prophet is a book of 26 prose poetry fables written in English by the Lebanese-American poet and writer Kahlil Gibran. It was originally published in 1923 by Alfred A. Knopf.

It is Gibran's best known work. The Prophet has been translated into over 100 different languages, making it one of the most translated books in history, and it has never been out of print. The book is divided into chapters dealing with love, marriage, children, giving, eating and drinking, work, joy and sorrow, houses, clothes, buying and selling, crime and punishment, laws, freedom, reason and passion, pain, self-knowledge, teaching, friendship, talking, time, good and evil, prayer, pleasure, beauty, religion, and death.

این کتاب با عنوانهای بسیار نشر شده است: «پیامبر»؛ «پیامبر و باغ پیامبر»؛ «باغ پیامبر»؛ «برانگیخته»؛ «پیام آور»؛ عنوان اصلی: «النبی»؛ نویسنده: خلیل جبران؛ تاریخ نخستین خوانش: در ماه آوریل سال 2001میلادی

عنوان: پیامبر؛ نویسنده: خلیل جبران؛ مترجم: جعفر مویدشیرازی؛ شیراز، دانشگاه شیراز؛ 1372؛ در 171ص؛

عنوان: پیامبر؛ نویسنده: خلیل جبران؛ مترجم: مهدی مقصودی؛ مشهد، نشر برکه؛ 1373 چاپ سوم ؛ در 149ص؛

عنوان: پیامبر؛ نویسنده: خلیل جبران؛ مترجم: حسین الهی قمشه ای؛ تهران، روزنه؛ 1378؛ در هشتاد و چهار و 105ص؛ شابک 9643342522؛ چاپ دوم تا چهارم 1378؛ پنجم 1379؛ ششم تا هشتم 1380؛ دهم و یازدهم 1382؛ پانزدهم 1385؛ شانزدهم 1386؛ شابک 9789646176348؛چاپ بیستم 1392؛ در هشتاد و 120ص؛ شابک 9789643342524؛

فهرست کتاب: مقدمه؛ رسیدن کشتی؛ از عشق؛ از زناشوئی؛ از کودکان، از بخشش، از خوردن و آشامیدن؛ از کار؛ از شادی و غم؛ از خانه؛ از پوشاک؛ از داد و سند؛ از جرم و جزا؛ از قانون؛ از آزادی؛ از اشتیاق و عقل؛ از درد؛ از خودآگاهی؛ از تعلیم؛ از دوستی؛ از گفتار؛ از وقت؛ از نیک و بد؛ از دعا و نیایش؛ از لذت؛ از زیبایی؛ از دین؛ از مرگ؛ بدرود؛ از خلیل جبران

نقل از آغاز: آن برگزیده ی محبوب، که سحرگاهی روشن بود به روزگار خویش، دوازده سال به شهر «اورفالیز» در انتظار بود، تا کشتی رفته بازآید، و او را به جزیره ی زادگاهش بازبرد؛ و در سال دوازدهم، و در روز هفتم از ماه «ایلول»، ماه درو، فارغ از دیوارهای شهر، تپه را به فراز آمد، و جانب دریا نگریست، و کشتی را دید که در مه و ابهام میآمد، ...؛

تاریخ بهنگام رسانی 04/06/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی