Runaway Book

Runaway: Stories, Alice Munro

Runaway is a book of short stories by Alice Munro. First published in 2004 by McClelland and Stewart, it was awarded that year's Giller Prize and Rogers Writers' Trust Fiction Prize.

There are eight short stories in the book. Three of the stories ("Chance", "Soon", and "Silence") are about a single character named "Juliet Henderson".

"Runaway" - a woman is trapped in a bad marriage.

"Chance" - Juliet takes a train trip which leads to an affair.

"Soon" - Juliet visits her parents with her child Penelope.

"Silence" - Juliet hopes for news from her adult estranged daughter Penelope.

"Passion" - A lonely small town girl flees a passionless relationship with an outsider.

"Trespasses" - Lauren, a young girl, meets an older woman, Delphine, who is too interested in her.

"Tricks" - Robin, a lonely girl, lives life alone due to bad luck and misinterpretation.

"Powers," the eighth and final story in the collection, is divided into five parts.

عنوانها: «گریزپا»؛ «فرار»؛ نویسنده: آلیس مونرو، تاریخ نخستین خوانش: هشتم ماه ژانویه سال 2011میلادی

عنوان یک: گریزپا، نویسنده: آلیس مونرو، مترجم: شقایق قندهاری، نشر: افق، نوبت چاپ: سوم، تاریخ چاپ: 1385، تعداد صفحات: 192صفحه، قطع رقعی، نوع جلد شومیز، شماره شابک 9643692930؛ موضوع رمان و مجموعه داستان بزرگسال، گروه سنی: بزرگسال، سده 21م

عنوان دو: فرار، نویسنده: آلیس مونرو، مترجم: مژده دقیقی، موضوع رمان و مجموعه داستان بزرگسال، گروه سنی: بزرگسال، نشر نیلوفر، نوبت چاپ ؟، تاریخ چاپ 1389، تعداد صفحات: 394صفحه، قطع: رقعی، نوع جلد: شومیز؛

مجموعه داستان گریزپا (فرار)، جایزه‌ ی «گیلر» سال 2004میلادی را از آن خود کرده است؛ تنهایی، بحران دختران در سن بلوغ، و مسایل زنان در دوره‌ های سنی متفاوت از مضامین آثار «آلیس مونرو» است؛ مکاشفه‌ ی شخصیت‌های او در حین تجربه‌ ی زندگی به هر رویداد، معنای ویژه ای می‌بخشد؛ واقع‌گرایی آثار این بانوی نویسنده، هم‌حسی خوانشگر و منتقد را برمی‌انگیزد، آن‌چنان که پس از هر داستان، حس می‌کند که خود نیز آن رخداد را زیسته است

نقل از متن کتاب: «سعی کرد با حواس جمع، به تورنتو و اولین کارهایی که از آن به بعد باید انجام می‌داد، فکر کند: تاکسی. خانه‌ ای که تا به حال ندیده بود، و تخت‌خواب ناآشنایی که حالا می‌بایست به تنهایی روی آن می‌خوابید. فردا باید در دفتر راهنمای تلفن، نشانی اصطبل‌های اسب سواری را پیدا می‌کرد، به آنجا می‌رفت و تقاضای کار می‌کرد» پایان نقل

تاریخ بهنگام رسانی 09/07/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی